جدول جو
جدول جو

معنی اته اولی - جستجوی لغت در جدول جو

اته اولی
یک باریکه آب جهت مشروب ساختن زمین، یک کرت از زمین برنج کاری
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ تَ پُ)
نام ناحیه و قضائی است در شمال شرقی ادرنه در ساحل بحر اسود، به پانزده ساعتی روم ایلی تابع ایالت تکفورطاغ از ولایت ادرنه. این ناحیه سابقاًآگاثوپولیس نامیده میشد. رئیس اساقفۀ یونان، تابع بطریکیۀ قسطنطنیه در این ناحیه سکنی دارد. رجوع به منجم العمران فی المستدرک علی معجم البلدان ج 1 ص 162 و قاموس الاعلام ج 2 ص 804 شود
لغت نامه دهخدا
(اُ تُ نِ اَوْ وَ)
ملقب به کبیر، پادشاه ژرمنها. متولد در 912 میلادی او938 به امپراطوری آلمان انتخاب شد و با ابراز لیاقت بسیار قبایل وحشی را منکوب کرد. وفات او به سال 973 میلادی است، زادخواست گردانیدن. مانع بالیدگی شدن: اتن ّ المرض الصبی،زادخواست گردانید کودک را، یعنی کلان نمی گردد. (منتهی الارب) ، لاغر گردانیدن بیماری کسی را
لغت نامه دهخدا
تصویری از ماده اولی
تصویر ماده اولی
ماتک فراتم
فرهنگ لغت هوشیار
نیم رخ یک پهلو، یک طرف بدن، از پا درآمدن
فرهنگ گویش مازندرانی
بهاندازه ی یک باریکه آب جهت یک بار مشروب ساختن زمین، یک
فرهنگ گویش مازندرانی